![]() |
آیا سیاستمداران و قانون گذاران از این حقیقت غافلند که آموزش اقلیت های تحت سلطه بوسیله یک زبان غالب ممکن است شرکت در یک نسل کشی زبانی باشد؟ این نوشته انتخاب و ترجمه و تلخیص بخشهایی از یک مقاله ی تحقیقی است که توسط دکتر تاو . اسکوتناب – کانگاس استاد دانشگاه روسکیلد دانمارک تحت عنوان “حق آموزش به زبان مادری – معضلی حل نشده در اسناد حقوق بشر” به زبان انگلیسی در 23 صفحه نوشته شده است. (پدر بزرگها و مادر بزرگها سپاس از شما برای زبانی که برایمان حفظ کردید اکنون ما هستیم که باید آن را برای آنها که هنوز به دنیا پا نگذاشته اند حفظ کنیم). (ما به قدمت زبانمان فرهنگ داریم و به قدمت فرهنگمان حق داریم سرزمین مان را برای خود نگاهداریم).
اغلب کودکان بومی و اقلیتها و بسیاری از کودکان گروههای تحت سلطه درکشورهای کمتر توسعه یافته˓ صرفنظر از وضعیت در اقلیت بودن یا در اکثریت بودنشان ˓عمدتا با استفاده از یک زبان مسلط و واسطه ای که زبان مادریشان نیست آموزش می بینند. نتایج در زمینه ی پیشرفتهای تحصیلی˓ احساسی و روانی اغلب بسیار بد و فاجعه آمیز بوده است. اساسا وقتی آموزش بوسیله ی زبان مادری بسیار شایسته تر عمل می کند و نتایج پژوهشهای مطمئن از این قضیه حمایت می کنند˓ چرا باید چنین اتفاقی بیافتد؟ آیا ما می دانیم پیامدهای منفی آموزش به زبان غالب کدامند؟ و آیا کسی از نظریات محققینی که می گویند تحصیل به زبان مادری منجر به نتایج بهتری می شود ٬ اطلاعات روشنی دارد؟ در اکثر موارد چه آنانی که از این حق دفاع می کنند و چه آنها که این حق را انکار می کنند و نادیده اش می گیرند برای اثبات داعیات خود و جهت قانع کردن خود و دیگران دلایل علمی کافی در اختیار ندارند! دکتر تاو. اسکوتناب. کانگاس از دانشگاه روسکیلد دانمارک (DR. Tove Skutnabb-Kangas / University of Roskilde, Denmark) در این زمینه مطالعات و تحقیقات طولی بسیار دقیقی انجام داده است که به اختصار به نتایج حاصل از آن پرداخته و اشارات مختصری به تحقیقات کوچک و پراکنده در گوشه و کنار دنیا خواهیم داشت. اما قبل از همه بهتر است به تحقیق بسیار دقیق و روش شناسانه ی طولی که رامیرز . ات . آل (1991) و توماس و کولیر (1997و 2002) در مقیاس بسیار وسیعی در ایالات متحده انجام داده اند٬ اشاره کنیم. در 1991 رامیرز . ات . آل (Ramirez et . al) کار تحقیقی خود را با 2352 دانش آموز صورت داد. این تعداد از دانش آموزان که از زمره اقلیتهای اسپانیایی زبان بودند به سه گروه تقسیم شدند: قرار بر این بود که گروه اول از همان ابتدا تنها به زبان انگلیسی مورد آموزش و تعلیم قرار گیرند. و زبان اسپانیایی را تنها به عنوان یک ماده ی درسی در کنار دروسی که به زبان انگلیسی به آنان یاد داده می شد بیاموزند. ( کاری که در برنامه های پوششی بسیار نادر است). طبق یک رویکرد ادراکی عامیانه می بایست آن گروهی که از همان ابتدا آموزش را به زبان انگلیسی آغاز نموده بودند و اغلب در معرض و در مواجهه با این زبان قرار داده می شدند بهترین نتایج را در زبان انگلیسی کسب کنند و یا در دروس ریاضی و سایر امورات تحصیلی به موفقیت های بیشتری نائل شوند و در عوض دانش آموزان (دیر – خروج) همانها که مدت زمان بیشتری را صرف آموزش به زبان مادری خود نموده بودند و انگلیسی را دیرتر آغاز کرده بودند بدترین نتایج را در میان سه گروه ذکر شده داشته باشند. اما نتایج دقیقا برعکس این پیش بینی ها بود. دانش آموزان دیر – خروج بهترین نتیجه را در زمینه هایی که به آنها اشاره شد کسب نموده بودند و تنها آنها بودند که شانس موفقیت را در سطوح مختلف زبان انگلیسی در آینده پیدا کرده بودند. در حالیکه گروه آغازین بعد از رشدی اولیه پشت سر هم دچار شکست شده و حتی چنین تشخیص داده شد که احتمالا دیگر قادر نباشند به پای همسالان انگلیسی گوی خود که انگلیسی را دیرتر از آنان شروع کرده بودند برسند و یا به طور کلی به هر نوع موفقیت تحصیلی دیگری! توماس و کولیر (Thomas & Collier) نیز وسیعترین مطالعات طولی را در دنیا در ارتباط با موضوع آموزش کودکان متعلق به گروههای اقلیت های ملی انجام دادند. آنها روی 210.000 نفر دانش آموز کار نمودند که این مطالعات هم محیطهای شهری و هم روستایی را در ایلات متحده را در بر می گرفت. برنامه های کاملی که شامل تحصیل به زبان مادری در زبان های اقلیت و نیز برنامه های دو زبانه که هر دو زبان اقلیت و زبان اکثریت را در بر می گرفت (این زبانها عمدتا انگلیسی و اسپانیایی به عنوان زبان راهنما بودند). طول (مدت) آموزش رسمی به زبان مادری هم در مطالعات رامیرز و هم در مشاهدات توماس و کولیر از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان مهمترین فاکتور در پیشگویی موفقیتهای تحصیلی کودکان دوزبانه به شمار رفته است. این امر از بین عوامل تاثیر گذار در نیل به موفقیت و آینده دانش آموزان از سایر امور و عوامل مهمتربوده و عوامل دیگر مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی ٬ علیرغم اهمیت و حساسیت خود٬ در درجه ی بعدی اهمیت در رابطه با این امر قرار می گیرند.
تست زبان سوئدی از نوع “کالپ” بود. تحقیقات دیگری در نیوزلند / آئورتا برای بخش مائوری وزارت آموزش که توسط می / و هیل (May & Hill) در سال 2003 انجام گرفت نشان از کم تاثیری بیش از حد کلاسهایی داشت که غرق در برنامه های زبان انگلیسی بودند که بیشترین ناکارآمدی را برای کودکان اقلیت در بر داشت. از این تحقیقات چنین نتیجه گیری شد که این برنامه ها تنها به تقویت تک زبانگی می انجامد نه به نائل شدن به سطوح بالای چند زبانگی. این کاری ست که به آن جنوساید زبانی در مدارس می گویند. کودکان باید علاوه بر اینکه آموزششان به زبان مادری باشد بلکه باید زبان غالب را نیز توسط مربیان دو زبانه و با روش های خوب به عنوان یک ماده ی درسی بیاموزند و تا جایی که ممکن است زبان غالب در مراحل بعدی ترجیحا در دوره های دبیرستان آنهم با طی برنامه ای بسیاردقیق و بتدریج وارد برنامه ی آموزشی شود. درست طبق آنچه که مصوبات “هاگو” با عنایت به حقوق آموزشی اقلیت های ملی از کمیته عالی “او. اس. سی . ای” درباره ی ملیتهای اقلیت ارائه می دهد.
چرا پذیرش این حقوق برای سلطه گران تا این حد مشکل است؟ حقوقی که رعایت آن به داشتن نیروهای انسانی کار آمدتر و قوی تر و سالم تر و در عین حال مدیونتر می انجامد؟ چرا وکلای حقوق بشر نیز علیرغم ادعاهای خود در مرحله ی عمل از پذیرش این حق سرباز می زنند؟ شاید یکی از دلایل بسیار اساسی٬ ناآگاهی و کمبود دانش در این زمینه وبی خبری از پیامدهای آن باشد. اسکوتناب که آینده ی زبانهای دنیا را شوم می بیند می گوید: خوشبینانه ترین برآورد از وضعیت زبان نشان می دهد که بیش از نیمی از 7000 زبان دنیا تا پایان قرن اخیر ممکن است رو به نابودی یا در خطر نابودی باشند و بر آوردی بدبینانه تراز آن که البته تخمینی واقعی تر است می گوید 90 تا 95 درصد از زبانها یا ممکن است منقرض شوند و یا ممکن است تا سال 2100دیگر از والدین به کودکان انتقال نیابند. شاید 300 تا 350 زبان باقی مانده آنهایی باشند که بیش از یک میلیون گویشور داشته و نظر بدبینانه ای نیز حاکی از آن است که تنها 40 یا 50 زبان آنهم از آن نوعی که شما تنها می توانید مثلا با اجاق گاز و یخچال و قهوه ساز و موبایل و غیره ……….. سخن بگویید. دیگر ببینید چه بر سر زبان اشاره ی ناشنوایان می آید؟ در مدارس آموزشهایی که به آموزش کاهشی معروفند و زبان غالب را به قیمت فدا نمودن زبان مادری آموزش می دهند و اغلب در کشورهایی رایجند که حقوق زبانی و فرهنگی ملیتها در آن زیر پا گذاشته می شود. نوع دیگری نیز از تعلیم وجود دارد که به افزاینده موسومند که در آنها زبان مادری در کنار زبان جدید یا غالب آموزش داده می شود و البته در صورتی پاسخگو می باشد که آموزش زبان مادری حداقل 8 تا 9 سال ادامه یابد. در صورتی که آموزش به شیوه ی نوع اول باشد زبان مادری قربانی می شود و زبان غالب به نام زبان قاتل خوانده می شود. قاتل بودن یک زبان از ویژگیهای یک زبان نیست بلکه یک رابطه است. رابطه ای است در پیوند با این سوال که یک زبان چگونه در ارتباط با دیگر زبانها عمل می کند؟ هر زبانی پتانسیل قاتل بودن را دارد و این بستگی به نقشی دارد که در برابر دیگر زبانها به خود می گیرد. زبانها همدیگر را نمی کشند بلکه این ارتباط گویشوران زبان است که عاملی تعیین کننده در ورای روابط نابرابر بین زبانها بوده و آن مردمی که دارای زبان غالب هستند دیگران را وادار می کنند به قیمت از بین رفتن زبان خود ٬ زبان آنها را بیاموزند! زبانهای قاتل تهدید مهمی در از بین رفتن گوناگونی زبانی در دنیا به شمار می روند. انگلیسی امروزه مهمترین قاتل زبانی است. اما زبانهای ریز و درشت دیگری نیز وجود دارند که این نقش را ایفا می کنند. زبان کلامی در مقابل زبان اشاره ی ناشنوایان ٬ زبانهای رسمی در مقابل زبانهای غیر رسمی یا حتی زبانهای رسمی اشاره در مقابل زبانهای اشاره ی غیر رسمی و الی آخر. موضوع دیگری که حائز اهمیت است مسئله ی جنو ساید زبانی است. دو پارادایم اساسی می تواند برای ما روشن کند که چرا زبانها می میرند. اولین پارادایم مرگ طبیعی زبان است. تعدادی از صاحبنظران این پارادایم را قبول دارند (سی . کی اوگدن 1934 می گوید آنچه دنیا نیاز دارد مرگ بیش ازهزار زبان و ماندگاری تنها یک زبان است – و حدس بزنید کدام یک باید زنده بماند) بعضی از مردم به این مسئله بی تفاوتند و تعدادی هم برای این موضوع متاسف اند اما گمان می کنند که مسئله بهرحال امری اجتناب ناپذیر است. پارادایم دیگر در جنو ساید زبانی٬ پارادایم کشتار است. این پارادایم می گوید زبانها دچار مرگ طبیعی نمی شوند و یا مرتکب خودکشی هم نمی شوند و در خیلی از موارد گویشوران داوطلبانه زبان خود را ترک نمی کنند بلکه زبانها به قتل می رسند. بیشتر زبانها ی ناپدید شده قربانیان جنو ساید زبانی شده اند. گاهی وقتی کسی واژه ی جنو ساید را می شنود می پرسد آیا این واژه خیلی قوی نیست؟ آیا این مفهوم کلی جنوساید را با استفاده از آن برای زبانها و فرهنگها٬ نسبت به مفهوم آن در مورد قساوتهای فیزیکی بزرگنمایی نمی کند؟(مثال: “غلو قضایا ” نوشته ی لیوی 2001 ٬ بارون 2003) من چنین فکر نمی کنم چون این کلمه را از تعاریفی گرفته ام که در میثاق بین المللی یو . ان در ارتباط با ممانعت و تنبیه جرم جنوساید (1948 و 793 ای) بکار برده شده است( اسکوتناب ) کوتاه سخن آنکه گوناگونی بیش از آنکه منفی باشد مثبت است و موجب سعادت. مخالفت حکومتها و افراد متعلق به گروههای زبانی غالب با آموزش اقلیتها به زبان مادری شان٬ از نادانی و بیسوادی و بی اطلاعی نشات می گیرد. نفعی که از سرکوب زبانها به دست می آید نه تنها در جهت حفظ و بقای زبانهای غالب نیست بلکه به نوعی رشد و گسترش آن را به خطر می اندازد و درصورت تداوم باعث از هم گسیختگیهای ملی و از هم پاشیدگی کشورها نیز هست.
|
” مافی پهروهرده به زمانی دایک – کێشهی چارهسهرنهکراو لهنێو بهگهکانی مافی مرۆڤدا ”
وهرگێڕان و کورتکردنهوهی مهنیژه میرموکری، 29ی رێبهندانی 1390
بهبۆنهی 21ی فێورییه، رۆژی جیهانی زمانی دایک.
ئایا سیاسهتوانان و یاسازانان بهو راستییه نهگهیشتوون که پهروهردهی کهمایهتییهکانی ژێردهسته بههۆی تاکه زمانێکی خاوهن دهسهڵات، رهنگه ببێته هۆی رهشهکوژی زمانی؟
ئهو بابهته وهرگێڕان و کورتکراوهی بهشێک له نووسینی توێژهر دوکتور تاو.سکوتناب کانگاس ماموستای زانکۆی روسکیلد له وڵاتی دانمارک و لهژێر ناوی ” مافی پهروهرده به زمانی دایک – گرفتی چارهسهرنهکراو لهنێو بهڵگهکانی مافی مرۆڤ ”ه و به زمانی ئینگلیسی له 23 لاپهڕهدا نووسیویهتی.
( داپیره و باپیره! سپاس و پێزانین بۆ ئێوه که زمانی دایکتان بۆمان پاراست. ئێستا نۆرهی ئێمهیه ئهو زمانه بۆ جیلی لهدایکنهبووی ئهو جیهانه بپارێزین).
( ئێمه بهقهرا باڵای زمانهکهمان خاوهن شارستانییهتین و به قهیاسی ئهو شارستانییهتهش مافی پاراستنی نیشتمانی خۆمان ههیه).
زۆربهی مناڵانی خۆجێیی و کهمایهتی و سهربه گهلانی ژێردهسته، بهپڕانی له وڵاتانی گهشهنهسهندوو، بهبێ لهبهرچاوگرتنی ئهوه که کهمایهتی یا زۆرایهتی بن، بههۆی زمانێکی داسهپاو و نامۆ که زمانی دایکیان نییه، پهروهرده دهکرێن. بهرههمی پێشکهوتنیان له خوێندندا ههستۆکی و رهوانییه و زۆرجار گهلێک خهراپ و دڵتهزێنه. باشه کاتێک پهروهرده بههۆی زمانی دایک تهواوێک ماقوڵتره و ئاکامی لێکۆڵینهوهکانی دڵنیاکهر پاڵپشتی ئهو راستییهن، بۆچی دهبێ ئهو رووداوه زیانباره بقهومێ؟
سهرهڕای ههستیاری و کارگهلی چارهنووسی زمانی گهلان، لێکۆڵینهوهی زانستی و بنهڕهتی کهمتر لهو بوارهدا کراون. مافی خوێندن به زمانی دایک بهشێوهیهکی بهربڵاو هێشتا جێگای باسه و چارهسهر نهکراوه.
ئایا ئێمه ئاگاداری ئاکامی نهرێنی خوێندن به زمانی داسهپاو ههین؟ ئایا کهس به بۆچوونی ئهو توێژهرانه دهزانێ که دهلێن خوێندن به زمانی دایک بهرههمی بهجێتری لێدهکهوێتهوه؟
له زۆربهی کاتهکاندا، چ ئهو کهسانهی پارێزهری ئهو مافهن و چ ئهوانهی باوهڕیان بهو مافه نییه و رووی لێوهردهگێڕن، هیچکامیان بهڵگهیهکی زانستی ئهوتۆیان بۆ رازیکردنی خۆیان و لاینگرانیان لهبهردهستدا نییه.
دوکتور تاو.سکوتناب.کانگاس له زانکۆی روسکیلدی دانمارک،
(DR. Tove Skutnabb – Kangas / University of Roskilde Denmark) لهو بوارهدا خوێندنهوه و توێژینهوهی تێروتهسهل و وردی بهئهنجامگهیاندوه و ئێمه به کورتی چاوێک به ئاکامی ئهو لێکۆڵینهوهیهدا دهخشێنین و پهنجه بۆ کۆمهڵێک توێژینهوهی کورت و درێژیتر له چهند شوێنێکی ئهو جیهانه رادهکێشین.
ههڵبهت باشتره سهرهتا سهیری تۆێژینهوهکانی فره ورد و شێوازناسانهی رامیرێز.ئێت.ئال (1991) و تۆماس و کولیێر (1997 و 2002) بکهین که بهچهشنێکی گشتگیر له ویلایهته یهکگرتووهکانی ئهمریکا بڵاوبوونهتهوه.
ساڵی 1991 رامیرێز. ئێت.ئال ( Ramirez et.al ) کاری توێژینهوهی خۆی لهسهر 2352 قوتابی جێبهجێکرد. ئهو قوتابییانه سهر به کهمایهتییهکانی ئیسپانیایی زمان بوون و بهسهر سێ دهستهدا بهشیکردن. بڕیاردرا مناڵانی دهستهی یهکهم تهنیا به زمانی ئینگلیسی بخوێنن و زمانی ئیسپانیایی تهنیا وهک وانهیهک لهپاڵ وانهکانیتر که به زمانی ئینگلیسی دهگووترانهوه، فێربن. (کارێک که له پلانهکانی پۆشێنهر و تاقهتکهردا، زۆر به دهگمهن بهرچاو دهکهوێ).
دهستهی دووههمی مناڵهکان (پهروهردهی کورتخایهن early-exit) لهو قوتابییانه پێکهات که دوای یهکدوو ساڵ خوێندن به زمانی ئیسپانیایی (زمانی دایکیان)، ئهوجار زمانی پهروهردهیان گۆڕا و به زمانی ئینگلیسی پاشماوهی خوێندنهکهیان درێژهپێدا.
دهستهی سێههم (پهروهردهی درێژخایهن late-exit) ئهو کۆمهڵه قوتابییانهی گرتهوه که 4 تا 6 ساڵ به زمانی ئیسپانیایی (دایک) دهرسیانخوێند و پاش تێپهڕکردنی ئهو مهودا زهمهنییه، پاشماوهی پهروهردهیان به زمانی ئینگلیسی بوو.
بهپێی تێگهیشتنێکی خۆمانه، دهبوایه ئهو کۆمهڵه قوتابییهی له سهرهتاوه به زمانی ئینگلیسی خوێندوویانه و پێوهندی بهردهوامیان بهو زمانهوه ههبووه، باشترین ئاکام و پلهیان له زمانی ئینگلیسیدا وهدهسهێنابا یا له وانهکانیتری وهک ماتماتیک و بهشی زۆری دهرسهکانیتردا سهرکهوتنی بهرچاویان مسۆگهرکردبا و بهپێچهوانهی ئهو کۆمهڵه قوتابییهش، ئهوانهی خاوهن خوێندنی درێژخایهن بوو و ماوهیهکی پتر مژوڵی فێربوونی زمانی دایک بوون و دواتر خوێندنهکهیان به زمانی ئینگلیسی درێژهپێدا، دهبوایه خاوهن نزمترین پلهی سهرکهوتن بن. بهڵام ئاکامهکان تهواو به پێچهوانهی چاوهڕوانییهکان بوون. قوتابیانی بهشدار له خوێندنی درێژخایهن زۆرترین سهرکهوتنیان له دهرسهکاندا مسۆگهرکرد که پێشتر باسیان لێوهکرا و ههرئهوانه بوون که فرسهتی پێشوهچوونیان له بواره جۆراوجۆرهکانی زمانی ئینگلیسی له داهاتووی خۆیاندا قۆستهوه. لهحاڵێکدا، دهستهی یهکهم، پاش ههڵدانێکی سهرهتایی، بهردهوام تووشی نسکۆ هاتن و تهنانهت وهها وێدهچوو که رهنگه ئیتر توانایی ئهوهیان نهبێ پێبهپێی هاوتهمهنهکانیان که دواتر فێری زمانی ئینگلیسی ببوون، ههنگاو بنێنهوه یا رهنگه نهتوانن هیچ سهرکهوتنێکیتر له خوێندنیاندا وهدهست بێنن.
تۆماس و کولیێر ( collier & Thomas ) گهورهترین توێژینهوه و لێکۆڵینهوهیان له جیهاندا، لهسهر ئهو مناڵانی سهر به کهمایهتییه نهتهوهییهکان بهئهنجامگهیاند. ئهو دوو کهسه کاریان لهسهر 210000 قوتابی کرد که گشتیان دانیشتووانی شار و دێهاتهکانی ویلایهته یهکگرتووهکانی ئهمریکا بوون. پرۆگرامێکی تۆکمه بوو به مهبهستی خوێندن به زمانی دایک بۆ کهمایهتییهکان و ههروهها پرۆگرامی دوو زمانه که ههم زمانی کهمایهتی و ههم زمانی داسهپاو بهخۆوه بگرێ (ههڵبهت زمانهکانی ئینگلیسی و ئیسپانیایی پتر وهک زمانهکانی رێنوێن کهڵکیان لێوهرگیرا).
لهنێو گشت قوتابییانی ههڵبژاردهدا، تهنیا ئهو کۆمهڵه قوتابییه گهیشتنه ئاستی پلهی بهرزی دوو زمانی و سهرکهوتن له خوێندندا که زمانی بنهڕهتی پهروهردهیان، زمانی دایک دیاریکرابوو و ماوهیهکی فرهتر بهو زمانه دهرسیان خوێند. لهو تاقیکارییهدا، بههێزترین هۆکار بۆ سهرکهوتنیان دهگهڕاوه سهر ماوهی زهمهنی خوێندنی فهرمی به زمانی دایک. ههر ئهو هۆیه بووه مایهی سهرکهوتنی فرهتریش بۆ فێربوونی زمانی دووههم.
مهودای خوێندن و پهروهرده به زمانی دایک، ههم له توێژینهوهکانی رامیرز و ههم له روانینهکانی تۆماس و کولیردا، تایبهتمهندی بهرچاوی ههیه و وهک گرینگترین فاکتهری سهرکهوتنی مناڵانی دوو زمانه سهیردهکرێ. ئهو هۆیه لهنیو گشت هۆکانیتری کاریگهر لهمهر گهشبوونی داهاتووی مناڵهکاندا خۆی نواندوه و هۆیتر وهک بارودۆخی ئابووری و کۆمهڵایهتی، سهرهڕای ههستیاری و گرینگییان، کهمتر نهخشیان گێڕاوه.
دهیان توێژینهوه و روانینی بهربڵاو و کورت لهو پێوهندییهدا، کهم و زۆر ئاکامی هاوشێوهیان لێکهوتۆتهوه.
لهنێو کۆمهڵی موهاجیراندا، ئهوانهی زمانی دایکیان فینلهندی بووه (وهرگیراو له گۆڤاری مێترۆی ستۆکهۆڵم – سوئێد)، قوتابییهکان بهسهر دوو دهستهدا بهشکران. دهستهی یهکهم خوێندنی به زمانی دایک واته فینلهندی دهسپێکرد و دهستهی دووههم به زمانی سوئێدی. بۆ دهستهی یهکهم خوێندن به زمانی فینلهندی بوو و هاوکات فیربوونی زمانی سوئێدی به گرینگییهکی تهواو داندرا، بهڵام وهک یهکێک له وانهکانی خوێندن وهبهرچاوگیرا. ئهو دوو کۆمهڵه قوتابییه هاوسوو درێژهیان به خوێندندا. بهپێی تاقیکارییهک که زۆرجار بۆ قوتابییانی پلهکانی دواناوهندی تهرخاندهکرێ و خوێندکاران بۆیان ههیه توانایی و ئاستی زانیاری خۆیان دهرخهن، ئهوجار به زمانی سوئێدی بهڕێوهچوو. لهو تاقیکارییهدا دهرکهوت ئهو مناڵانهی زمانی خوێندن و پهروهردهیان فینلهندی، واته زمانی دایکیان بووه، سهرکهوتنی پتریان له فێربوونی زمانی سوئێدیدا بۆ خۆیان مسۆگهرکردوه تا ئهو قوتابییانهی که زمانی خوێندنیان سوئێدی بووه. ئهوانه زمانی ئاخاوتن به فینلهندیشیان له یهک ئاستدا بووه.
ئاکامی تاقیکاری 1 – 13
خۆههڵسهنگاندن 1- 5
نێونج
ههڵهی ستاندارد
نێونج
ههڵهی ستاندارد
دهستهی یهکهم
5.42
2.23
4.83
0.25
دهستهی دووههم
5.68
1.86
4.50
0.41
ئهو تاقیکارییه به زمانی سوئێدی و بهشێوهی ” کاڵپ ” بهڕێوه چووه.
لێکۆڵینهوهیتر له وڵاتی نیوزلهند / ئائۆرتا بۆ بهشی مائوری وهزارهتی پهروهرده، بههۆی هیل و مهی ( Hill & May )، له ساڵی 2003دا چێبوو. ئاکامی ئهو تاقیکارییهش ئاشکرای کرد که ئهو پۆلانهی تهواو نوقمی وانهگهلێک بوون که به زمانی ئینگلیسی دهگووترانهوه، کهمترین سهرکهوتنیان بۆ مناڵهکان بهدیاریهێنا. لهو لێکۆڵینهوهیهدا دهرکهوت که ئهو پرۆگرامانه تهنیا یارمهتی به تاکزمانی دهبهخشن نهک به پێشوهچوونی تا پلهی بهرزی چهند زمانی. ئهوه دیاردهیهکه ناسراو به رهشهکوژی زمانی له قوتابخانهکاندا. مناڵهکان جیا لهوهی پێویسته شێوازی پهروهردهییان به زمانی دایک بێ، بهڵکوو دهبێ زمانی داسهپاویش بههۆی ماموستایانی دوو زمانه و بهشێوهی گونجاو، وهک بابهتی دهرسی فێربن. تا ئهو جێگایهی مهجالههیه زمانی داسهپاو پتر له قۆناخهکانی دواناوهندیدا و بهپێی پرۆگرامێکی ورد و تۆکمه بێ و بهرهبهره بێته نێو سیستهمی پهروهرده. ئهویش پێویسته راست بهپێی بڕیاراتی ” هاکۆ ” و باوهڕ به مافی پهروهردهی کهمایهتییه نهتهوهییهکان له لێژنهی بهرزی ” ئۆ.ئێس.سی.ئێی ” که سهبارهت به کهمایهتییهکان دراوهتهدهر بهڕێوه بچێ.
بهداخهوه ئامانج و سیاسهتهکان سهرهڕای کۆمهڵێک بانگهواز و دروشمیان، له قوتابخانهکاندا بهپێچهوانهوه ههڵسوکهوت دهکهن و خۆیان له هێنانهگۆڕی ئهو باسه دهبوێرن. کرچ و کاڵی و کهموکوڕی و بێکهڵکییهکان به ئاشکرا دهبیین و بێدهنگهی لێدهکهن. دهیان و دهیان ساڵ تێپهڕیون و تێدهپهڕن، بهڵام حکوومهتهکان خۆیان له پهسند و قبوڵکردنی سهرهتاییترین مافی مرۆڤ که ههمان خوێندن به زمانی دایهکه دهپارێزن. ئهمڕۆ ئهو مافه بهتهواوی ژێرپێ خراوه. ههر ئهو قوتابخانانهی که به پاره و ماڵیاتی ئهو گهلانه دروست دهکرێن، بهشێوهی فهرمی مژوڵی پهروهرده به زمانهکانی زۆرینه واته داسهپاوهکانن، ههرچهند بهڵگه زانستییهکان دهریان خستووه که ئهو زمانانهش خۆیان پێشکهوتنێکی ئهوتۆیان بهخۆوه نهبینیوه.
بۆچی دهبێ پهسندکردنی ئهو مافه بۆ دهسهڵاتداران هێنده زهحمهت بێ؟ مافێک که ئهگهر رهچاوبکرێت، ئایا پێویستی به هێزی سڵامهتتر و ههروهها ئهمهگناستر ههیه؟ بۆچی پارێزهرانی مافی مرۆڤ سهرهڕای خۆههڵکێشان، ئهو مافه به کردهوه قبوڵ ناکهن؟ رهنگه یهکێک له هۆ بنهڕهتییهکان، نهزانی و نهبوونی زانست لهو بوارهدا و له بێ ئاگایی له ئاکامهکان بێ.
سکوتناب که چارهنووسی زمانهکانی جیهان له داهاتوودا مهترسیدار دهبینێ، لهو بارهوه دهڵێ: دڵخۆشکهرترین بهراوهرد له بارودۆخی زماندا، دهردهخا که پتر له نیوهی 7000 زمانی دنیا تا کۆتایی سهدهی ئێستا خهریکن دهفهوتێن، یا له مهترسی تێداچووندان و بهراوردی لهوهش مهترسیدارتر و ههڵبهت باوهڕپێکراوتر ئهوهیه که دهڵێ 90 تا 95 له سهدی زمانهکان رهنگه بهتهواوی لهنێو بچن و بۆیههیه تا ساڵی 2100 ئیتر له دایک و باوکهوه نهگوێزرێتهوه مناڵهکان. وێدهچێ 300 تا 350 زمانێکی خۆڕاگر ههر ئهوانه بن که پتر له یهک میلیۆن گوێگری ههبێ و بۆچوونی رهشبینانه باس لهوه دهکا تهنیا 40 یا 50 زمان، ئهوانهی که مرۆڤ دهتوانێ بۆ ئاخاوتن لهگهڵ کهلوپهلی وهک وهجاغی کارهبا، یهخچاڵ، قاوهساز و موبایل و هتد بهکاریان بێنێ. لهوه سهیرتر بنهره ئاخۆ زمانی ئیشارهیی کهڕولاڵان چی بهسهردێ؟
ئێستا رهنگه ئهو پرسیاره بێتهگۆڕێ که بۆچی زمانهکان تێدادهچن؟ ئاشکرایه که هۆیهکانی بناغهیی و ئیدێئۆلۆژیک، ههروهها هۆیهکانی کۆمهڵایهتی، ئابووری، تێکنۆنیزامی و سیاسیش دهتوانن خێرایی به رهوتی جیهانی ئهو قڕکردنه بدهن. بهڵام گرینگترین هۆ پێوهندی راستهوخۆی پڕانی خهڵک به یهک زمانهوه، ئهویش لهڕێگای راگهیاندن و سیستهمی پهروهردهییه.
له قوتابخانهکاندا شێوازێکی پهروهرده که ناسراوه به پهروهردهی داشکان، زمانی داسهپاو به نرخی تێداچوونی زمانی دایک بۆ پهروهرده بهکاردێنێ و پتر لهو وڵاتانه باوه که مافی زمانی و فهرههنگی نهتهوهکان ژێرپێدهخرێت. شێوازێکیتری پهروهردهش ههیه که ناسراوه به زیادکهرهوه و لهو سیستهمهدا زمانی دایک له تهنیشت زمانی نوێ یا داسهپاو کهڵکی لێوهردهگیرێ و ههڵبهت ئهو شێوازه زهمانێک وڵامدهره که پهروهرده به زمانی دایک و 8 تا 9 ساڵ بهردهوام بێ. ئهگهر خوێندن و پهروهرده بهشێوهی یهکهم بێ، زمانی دایک دهفهوتێ و زمانی داسهپاو ناسناوی بکوژ بهخۆیهوه دهگرێ. بکوژی زمان تایبهتمهندی زمان نییه، بهڵکوو تهنیا یهک پهیوهندییه. پێوهندییهک که ئهو پرسیاره دێنێته بهرباس و دهپرسێ که یهک زمان چۆن ههڵسوکهوت لهگهڵ زمانهکانیتر دهکا. ههر زمانێک توانایی بکوژی تێدا بهدیدهکرێ و ئهوهش پێوهندی به نهخشی ئهو زمانه له بهرامبهر زمانهکانیتردا ههیه. زمانهکان ههڤدوو ناکوژن، بهڵکوو ئهوه پێوهندی ئاخێوهرانی زمانهکه وهک هۆکاری دیاریکهر له پێوهندی نابهرابهری نێوان زمانهکاندا بووه و ئهوهش دهگهڕێتهوه بۆ ههڵسوکهوتی نهتهوهی دهسهڵاتدار که دهخوازێ زمانی خۆی بهقیمهتی فهوتانی زمانی کهمایهتی بهسهر خهڵکدا بسهپێنێ و تهنیا زمانی ئهو فێربن.
زمانهکانی بکوژ مهترسییهکی گهورهن لهسهر فهوتاندنی زمانه جۆراوجۆرهکانی جیهان. ئهمڕۆ زمانی ئینگلیسی مهترسیدارترین زمانی بکوژه. ههڵبهت زمانی ورد و درشتیتریش ههن که خاوهن ههمان ههڵسوکهوتن. وهک: زمانی ئاخاوتن له بهرامبهر زمانی ئیشارهیی کهڕولاڵان، زمانی فهرمی لهههمبهر زمانهکانی نافهرمی یا تهنانهت زمانهکانی فهرمی ئیشاڕهیی لهبهرابهر زمانهکانی ئیشاڕهیی نافهرمی و هتد.
بابهتێکیتر که گرینگه، کێشهی ژینۆسایدی زمانییه. دوو بۆچوونی بنهرهتی دهتوانن بۆمان روون بکهنهوه که زمانهکان بۆچی دهمرن. یهکهم بۆچوون، مهرگی سروشتی زمانهکهیه. کۆمهڵێک له خاوهنبیران ئهو بۆچوونهیان قبوڵه (سی.کیئۆگدن 1934 دهڵێ: ئهوهی جیهان پێویستی پێیهتی، مهرگی گشت زمانهکان و مانهوهی تهنیا یهک زمانه – بیری لێبکهوه کامیان پێویسته زیندوو بمێنێ ). خهڵکانیتر ئهو گرفتهیان بهلاوه گرینگ نییه و چهندێکیش بۆی بهداخن، بهڵام لهو باوهڕهدان که ئهوه رووداوێکه و دهبێ بقهومێ. بۆچوونیتر له ژینۆسایدی زمانیدا، کوشتاره. ئهو بۆچوونه دهڵێ زمانهکان تووشی مهرگی ئاسایی و سروشتی نایهن، یا روو له خۆکوژی ناکهن و له زۆربهی کاتهکاندا ئاخێوهران خۆکرده زمانی خۆیان وهلانانێن، بهڵکوو زمانهکانن دهکوژرێن و دهفهوتێن. زۆربهی زمانهکانی فهوتاو، قوربانی ژینۆسایدی زمانی بوونه.
هێندێک جار کهسێک گوێی له وشهی ژینۆساید دهبێ و دهپرسێ، ئایا بهکار هێنانی ئهو وشهیه زۆر قورس و تووند نییه؟ ئایا دهکارکردنی وێژهی ژینۆساید بۆ زمان و فهرههنگهکان له ههڵسهنگاندن لهگهڵ بهکارهێنانی ههمان وێژه بۆ جینایهتهکانی فیزیکی، گهوره کردنهوهی مهترسییهکه نییه؟ (بۆوێنه: ” غلۆ قهزایا ” له نووسینی لیوی 2001، بارۆن 2003 ). من خۆم بهو چهشنه بیرناکهمهوه، لهبهر ئهوهی ئهو وێژهیهم له کۆمهڵێک گووته و بڕیار وهرگرتووه که له پهیماننامهی نێونهتهوهیی یو.ئێن بۆ پێشگیری و سزادانی بکهرانی ژینۆساید (1948 – 793 ئێی ) بهکارهاتوون. (سکوتناب)
بهکورتی، جۆراوجۆری، بهرلهوهی نهرێنی بێ، ئهرێنییه و دهبێته هۆی بهختهوهری. دژایهتی حکوومهتهکان و کهسانی سهر به زمانهکانی داسهپاو لهگهڵ پهروهرده و خوێندنی به زمانی دایک، دهگهڕێتهوه بۆ بێسهوادی و نهزانی ئهوان. قازانجێکی له سهرکوتی زمانهکان بهوانه دهگا، نهتهنیا خزمهت به مانهوه و پاراستنی زمانهکانی داسهپاو ناکا، بهڵکوو پێشوهچوون و گشتگیری زمانهکه له مهترسی دهخا و ئهگهر بهردهوام درێژه بهو ههڵسوکهوته بدرێت، ههڵوهشانهوهی نهتهوهیی و تێکچوونی سهربهخۆیی وڵاتانی لێدهکهوێتهوه.